نسبت سنجی تریلوژی آیسخولوس وآپولوژی سقراط از رهگذر تراژدی (جستاری فلسفی- سیاسی)
author
Abstract:
آفرینش تریلوژی به مثابه قالبی نمایشنامه ای و موضوع خلق تراژدی در چارچوب نخستین اجرای آن، ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر داشته و همچنانکه به آیسخولوس نسبت داده می شوند به طور منطقی می توان از تقارن زمانی آنها سخن گفت. از سوی دیگر آپولوژی به عنوان رویدادی تاریخی یا زیسته ای عینی و واقعی که توسط افلاطون و از قضا در قالب همپرسه و نمایشنامه روایت شده است، عنصر بدیع و فن آورانه تریلوژی یعنی تراژدی را بازآفرینی می کند. در تلاش برای بازتفسیر و رمزگشایی از آپولوژی براساس بستر و زمینه متنی و فکری (متدلوژی زمینه گرا)، تریلوژی رابطه ویژه و ممتازی با آن برقرار می سازد. متن حاضر در ادامه «کلان تز» تاثیرپذیری سقراط از تراژدی به تبیین رابطه تریلوژی آیسخولوس و آپولوژی سقراط می پردازد و بر آن است تراژدی به مثابه درونمایه اصلی تریلوژی در شکل بخشی به آپولوژی و جهت دهی به آن نقشی بنیادین و بی بدیل ایفا می کند. تلاش این متن ارائه تصویری روشن از چنین رابطه ای است. نسبت سنجی آپولوژی و نمایشنامه های آیسخولوس به قاعده رویکرد هرمنوتیک زمینه گرا منجر به رمزگشایی از آپولوژی و آشکارگی معنای فوق الذکر می گردد که به عنوان فرضیه این متن بیان می شود. این همان معنایی است که بخش عمده ای از رویکردهای سیاسی و مدنی سقراط را تبیین می کند
similar resources
خوانش سقراط از رهگذر تراژدی آیسخولوس (نگاهی دوباره به آپولوژی)
بررسی ارتباط سقراط با تراژدی کلاسیک و نسبتسنجی این دو، هدف این نوشتار است. اوجگیری شعر تراژدی در قالب نمایشنامههایی از «آیسخولوس» همزمان با دوران رشد و بالندگیهایی مواجه بوده است که آیسخولوس به اجرا درمیآورد و اوج زندگی شهر آتن محسوب میشد. وی با تأثیرپذیری از محتوای دینی تراژدی مبتنی بر سرنوشت، حق و عدالت و نیز عنصر درد و رنج در آن، که مایة ترحم و ترس میشود، و بسیاری الهامات دیگر از درو...
full textخوانش سقراط از رهگذر تراژدی آیسخولوس (نگاهی دوباره به آپولوژی)
بررسی ارتباط سقراط با تراژدی کلاسیک و نسبت سنجی این دو، هدف این نوشتار است. اوج گیری شعر تراژدی در قالب نمایشنامه هایی از «آیسخولوس» هم زمان با دوران رشد و بالندگی هایی مواجه بوده است که آیسخولوس به اجرا درمی آورد و اوج زندگی شهر آتن محسوب می شد. وی با تأثیرپذیری از محتوای دینی تراژدی مبتنی بر سرنوشت، حق و عدالت و نیز عنصر درد و رنج در آن، که مایة ترحم و ترس می شود، و بسیاری الهامات دیگر از درو...
full textامر تراژیک، شاخصۀ فلسفی تراژدی
از نظر ارسطو اجزای کیفی تراژدی شامل میتوس (پیرنگ)، سیرت، گفتار (بیان)، اندیشه، منظر نمایش و آواز است. او سه جزء میتوسِ هر تراژدی را دگرگونی (peripeteia)، بازشناخت (Angenorsis)و واقعۀ دردانگیز/ فاجعه (catastrophe) برمیشمارد که سبب هلاک یا رنج قهرمان تراژدی میشود. ارسطو در نگرش منتقدانۀ خود به تراژدی در پی یافتن شاخصههای فلسفی آن است. مطالعۀ تراژدیهای یونان بوستان به ما نشان خواهد داد «امر تر...
full textسقراط و فلسفه سیاسی معاصر
زندگی و اندیشه ی سقراط بارها از سوی متفکران و جریان های فکری مورد تامل و واکاوی قرار گرفته است. به نظر می رسد مهم ترین پرسش های فلسفه ی سیاسی کلاسیک و جدید در باب خیر سیاسی، انسان و جامعه مدیون پرسشگری این متفکر بوده ست.در نوشتار حاضر این فرضیه مورد بررسی قرار می گیرد که چگونه بخش عمده ای از چالش های نظری در فلسفه ی سیاسی معاصر بازگشت به روش و تاملات سقراط را ناگزیر کرده ست.از این رو،پس از...
full textتقابلِ قانون و کنش تراژیک در تراژدی هایِ آیسخولوس
ارسطو در کتاب فن شعر، با نگاهی ساختاری به تراژدی، آنرا داستانی تراژیک مبتنی بر خطا یا هامارتیا میداند. در این نگره، رابطۀ محتوای تراژدی با زمانهاش تشریح نشده است. از آنرو که خاستگاه تراژدی نه صرفاً آیینی بلکه سیاسی و ملازم با تحولات ساختاری و اجتماعی آتن نیز هست، این ضرورت پیش میآید که محتوای تراژدی را از منظر سیاسی نیز مورد بررسی قرار داد. از اینرو مقاله حاضر در نظر دارد با امعان نظر به م...
full textMy Resources
Journal title
volume 7 issue 1
pages 21- 43
publication date 2016-05-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023